عیدامسال ایلناز لب ساحل دریای شمال(خزر)
جشن شکوفه ها
اولین روزی که ایلناز به مدرسه رفت.
دوستت داریم چون یکی یه دونه دخملللللللللموووووونی.
همیشه تو قلبمونی .بابایی خیلی دوست داشت واست یه وبلاگ بسازه ولی خب فرصت نمیشد چون اغلب مواقع سرش شلوغه. مامانی هم که حسابی درگیر کارهای خونه و ..... تا اینکه بالاخره طلسمو شکستیم ووبلاگت رو ساختیم. یه دنیا حرف داریم. برای شروع کار یه عکس از مهد کودکت میذاریم. وقتی که تازه 5 سالت شده بود.این عکسو مامان وقتی که اومده بود دنبالت ازت گرفت. ...
نویسنده :
مامانی و بابایی
18:18